فلسفه و دین در روانشناسی



دین در ازمایشگاه :
سیر تکامل روانشناسی  پستی و بلندی های زیادی داشته است میتوان روانشناسی را در انجا علم خودکفا خواند که با زحمت بسیار از سلطه ی فلسفه ازاد میشود در اغاز کار روانشناسی علمی شمرده نمیشد و زیر تظر فلسفه بود  علم النفس نامی بود که این مادر علم (فلسفه) به روانشناسی هدیه داد  البته باید پذیرفت که اگر فلسفه نبود روانشناسی هم نبود میتوان گفت فلسفه مادری بود که روانشناسی را راه رفتن اموخت سپس از او جدا شد از بزرگان علم النفس میتوان به بوعلی سینا  ارسطو فارابی اشاره کرد 
روانشناسان زیادی این کالسکه را هل دادند اما اکنون اما بحث بر سر ویل هم وونت است روانشناسی  که پایه ی تجربی شدن روانشناسی را بنا ندهاد اولین ازمایشگاه روانشناسی.
همین ازمایشگاه بود که باعث شد اکنون بتوان  بخش روان شناختی دین را ازمایش کرد ازمایش جالبی  در زمینه ی نیایش درمانی:
 درباره تأثیرات ذهنی نیایش بندرت آزمایش رسمی صورت گرفته است . یکی از این آزمایش ها ، که ویلیام پارکر و الین منت جائز ( ۱۹۵۷ ) آن را گزارش کرده اند ، در ادبیات الهامی عامه پسند به عنوان سندیعلمی معرفی شده که قدرت نیایش را اثبات می کند . این ادعا ما را وامی دارد تا نگاه دقیق تری به آن بیفکنیم ، چهل و پنج داوطلب ، مبتلا به اختلالات عصیی و روان تنی به سه گروه مساوی تقسیم شدند ۱۵ عضو گروه آزمایشی هر هفته در‌ جلسه های گروهی دو ساعته در اصپچ کلینیک دانشگاه و دلندر کالیفرنیا و  تحت نیایش درمانی ، قرار گرفتنده با ۱۵ عضو گروه گواه اول ، هر هفته در نشست های مشاورهای انفرادی دیدار صورت می گرفته در این نشست ها هیچ ذکری از دین با نیایش به میان نمی آمد و ۱۵ عضو باقیمانده گروه گواه دوم ، نیایش گران تصادفی را تشکیل می دادند که پذیرفتند به هر شیوعالی که عادت دارند نیایش کننده این نیایش هر شب پیش از خوابه و با هدف مشخصی فائق آمدن بر مشکلی انجام میشه که آزمایش گر برای هر فرد تعریف کرده بود در آغاز این بررسی همه آزمودنیها به کمک پنج ابزار سنجشی ارزشیابی شدند  : آزمون لکة جوهر رور شاخ ، آزمون سوندی ، آزمون دریافت مضمون ( TAT آزمون تکمیل جمله و آزمون تداعی لغت اندکی پیش از نه ماه بعد ، یک آزماینده بی طرف همان آزمون ها را دوباره اجرا و ارزیابی کرد و نیز مقدار بهبودی را که هر شرکت کننده نشان داده بود اندازه گیری نمود . نتیجه گزارش ها این بود که گروه نیایش درمانی هم در نشانه های بیماری و هم در نتایج آزمون ۷۲ درصد بهبود و گروه روان درمانی ۶۵ درصد بهبود نشان داده اند . اما گروه نمایش گران تصادفی هیچ بهبودی نداشته اند . به نوشته پارکر و سنت چائز ، قطعی به نظر می رسید که نیایش درمانی نه تنها مؤثرترین عامل معالجه بود بلکه نیاشی که از سر فهم صورت می گرفت می توانست مهم ترین ابزار در بازسازی شخصیت انسان باشد »  نقصان طرح : دعا ممکن است در واقع چنین قدرتی داشته باشد اما متأسفانه اشتباه در طرح این آزمایش قضیه را نازموده برجای مینهد نخستین و جدی ترین اشتباه به روش جای دادن شرکت کنندگان در سه گروه درمانی مربوط می شود : پژوهندگان به جای اینکه مانند بسیاری از آزمایش گران ، آزمودنی ها را به طور تصادفی گروه بندی  کنند از داوطلبان خود خواستند گروهی را که بیشتر مناسبشان بود این  انتخاب سبب شد که تفاوت های فردی شرکت کنندگان به شیوه ای مهارناشده عمل کند ، چنان که تفاوت های گروهی آنان چه بسا نشان دهنده تفاوت های درمانی نباشد ، بلکه گویای تفاوت در سنخ های شخصیتی ای باشد که جلب اپن با آن گروه شدنده در ثانی ، تغییرات در گروههای درمانی چنان که باید مهار نشده شد و این باعث میشد نتوان در باره ی عوامل مؤثر بر آنچه نهایتا حاصل شده بود به نتایج قطعی رسید اگر شرکت کنندگان در این پژوهش یا روش تصادفی به سه گروه درمانی تقسیم می شدند ، باز هم نتایج می شد به گونه ای تفسیر کرد که نیایش را متغییری نامربوط نشان دهدمثلا به آسانی می شد استدلال کرد که روان در مانی عامل اصلی بهبودی است که مشاهده می شود ، و روان درمانی گروهی اگر هم برشکل فردی مشاوره که در این پژوهش و بکار رفته امتیازی داشته باشه جزئی و اندک است، نیایشگران تصادفی که اصلا تحت درمان قرار نگرفتد طبعا هیچ بهبودی هم از خود نشان ندادند حتی اگر توضیحی موجزتر لازم باشده می توان گفت که عامل اصلی مؤثر فقط تماس انسانی همدلانه بوده است ، لیکن چنان که پیداست نتایج برضد تأثیرگذاری نمایش گواهی میدهند و برخلاف نتیجه گیری این مؤلفان ، مؤید آن نیست این بررسی ، عیب های دیگری هم دارد . مثلا نه که آیا آزماینده بی طرفی ، وقتی که اجرای آزمون ارزیابی می شد براستی از تعلق گروهی آزمودنی ها بی خبر بوده است . نکته ای که باید در نظر گرفته می شد تا سوگیری از مانده به حداقل برسد ، به علاوه ، آزمون های مورد استفاده بسیار محل نزاع اند و یقینا به قضاوت های قاطعی که این مولفان گزارش کرده اند نمی انجامند . بویژه با توجه به ذهنیتی که در ذات این آزمونهاست ، تقلیل مشاهدات و نمره های مختلف آزمون ها به بهبود درصدی باید شیوهای بسیار دلبخواهی تلقی شود پس عجیب نیست که مؤلفان هیج آزمونی را که از معناداری آماری برخوردار باشد گزارش نکرده اند  آرای نهایی درباره تأثیرگذاری نیایشازمایشی که مطالعه کردیم تاثیر دین در بهبودی انیان را به ما نشان داد اما نباید از این نکتهغافل شد که اعتقاد و تلقین به ان اعتقاد میتواند باعث بهبودی شود حتی اگر موضوع اعتقاد ما دین و نیایش نباشد تلقین در رواشناسی توضیحی دارد که به شرح ان میپردازیم :
تلقین فرایندی روان‌شناختی است که به وسیلهٔ آن، یک شخص افکار، احساسات یا رفتار شخص دیگری را هدایت می‌کند. نویسندگان قرن نوزدهم در زمینهٔ روان‌شناسی، همچون ویلیام جیمز، کلمات وانمود کردن» (به انگلیسی:suggest) و وانمود» (به انگلیسی: suggestion) در معنایی نزدیک به این‌ها در بیان‌های رایجشان استفاده می‌کردند.
وانمود (به انگلیسی: suggestion) به فرایندی گفته می‌شود که از طریق آن پاسخی غیرانتقادی بر اثرمحرکی برانگیخته شود. در روان‌شناسی اجتماعی این اصطلاح معمولاً این فرایند را به رابطه‌ای نسبت می‌دهد که در آن فرد یا گروه، از نمادها به‌عنوان محرک استفاده می‌کند تا پاسخ‌های غیرانتقادی را در افراد یا گروه‌هادیگر، یا در حالت وانمود به خود، در خود بیدار کنوانمود (تلقین) عبارت است از فرایند ارتباط که به پذیرش راسخ قضیهٔ مورد ارتباط در غیاب زمینه‌هایی که منطقاً برای پذیرش آن کافی باشند منجر می‌شود
به قلم اکرم شادان پور
 منابع مورد مطالعه: روانشناسی دین دیوید وولف،علم النفس از دیدگاه اندیشمندان اسلامی،ویکی پدیا


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

پرتال آموزش،مشاوره،کنکور/قبولی تضمینی کنکور باراد،مشاوره تضمینی کنکور باراد آرامش یه گیاهِ خاردارِ در حالِ رشد موسیقی کره ای ایران زمین... خلیج همیشه فارس دانلود مداحی جدید 96 محصولات ایکیا خرید فالوور اینستاگرام مهاجرت به خارج از کشور